درباره وب

به وبلاگ خودتون خوش آمدید من جاسم پیرزهی از استان سیستان و بلوچستان هستم روستای پسکوه و هدف ما اطلاع رسانی و معرفی استانمان است و امیدوارم با نظرات خودتون ما را خوشحال کنید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان pirzahi و آدرس jasem.pirzahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





جستجوی وب
لینک های مفید

شعری طنز درباره جادّه پسکوه-خاش از محمد نعیم پسکوهی

 

گردشگری به پـسـکـوه آمـد بـه روزگاری

ماشـیـن او یـه فـرغون از این طرف: کُناری

بود بر سـرو پـکـالـش یـک پارچه ی کتانی

محـکـم نـمـوده آن را شُـل نـشـود زمـانـی

گفتـم به او هـلو، های: گفتا علیک اخی جان

گفتم عرب تـو هـسـتـی؟ گفتا اوکی بله هان

ماندم به گفتمانش کـو جـِن پـری نـبـاشد

یا این اوکی بله هـان لـفـظ لـری نـبـاشـد

دادم کمی به او آب تـا خـسـتگی درآرد

وز قصد گردش خود یک صـحـبـتی بر آید

گفتم چه شد که پسکوه قصد سفر نموده ای

گفتا که درد صد سال آید به در بـه زودی

گفتم که چیست دردت گو تا مـنـم بدانم

گفتا که کلیه هایم، اصـلا تـمـام جــانـم

من در تعجبی محض ماندم چه ربط دارد!

اینجا مگر که کــلیه از آسـمــان بـبـارد؟

گفتم که شوخ و بذله است‌یا اینکه‌من گرفتی؟

گفتا که جّد جّدم گفـتم سـخـن به سـفـتـی

گفتم که ربط پسکوه با کلیه ات چه چیز است

آیا غـذای آن خـوب یا آب آن تمیز است؟

گفـتـا کــه باش گویم: درد و دوای آن را

اول ز خـود بـگـویـم بـعـدش دوای جان را

گــفـتـا که خانه ی من در شهر اسلواکیست

لیکن که آب شربش بد بو، خراب و خاکیست

این کلیه های من هم  ز آنجا خراب و مست اند

دردش کنـــار بـاشـد، راه خـروج بـسـت اند

رفتـم بـه پـیـش دکـتـر تا درد آن بـگـویـم

وز بـعـد گـفـتـن آن راه و دوا بـجـویـم

دکتر کمی تـامـل، کـرد و بـلـنـد سرش را

گـفـتـا دوای دردت بـایـد زنـی درش را

گفتم خدا دهد خیر گو چیست آن دوایش؟

گـفـتا برو به پسکوه راهی عجیب پایش

از کنبروک به پسکوه جاده به حال ویبره

گویا ملات هستی لای کلوخ و زبره

هم سنگ کلیه را اوت هم موج و پیج بینی

هـم کاروان سوخت و  هم خاک توی بینی

یـا صـحـنـه های دیگر مثل شکستن سر

یا له به زیر ماشین یا خون کند زمین تر

یا مرگ کودکان را بی جرم و بی جنایت

فـاعـل مـنـو تـو هستیم ماشین کند عنایت

گـفـتـم اگـر بـمـیـرم نامم شود بسا شوم

گـفـتـا اگـر بـمـیـری گردی شهید مظلوم

گفتم که میروم لیک، راهش فقط همین است؟

گفتا که خیر از خاش کاسه همین زمین است!!!!

گفتم که حال اکنون از خاش تا به  پـــــسکوه

بهتر نمی تـوان رفــت بـی زجر و زحـمت اوه

گـفتــا کــلاه بـر سـر یا سـر کــلاه بـاشــد

رفتن به شـهـر پـسـکـوه هر دو به آه بـــاشـد

فرقش فـقـط در این است این سنگ کینه دارد

آن خـاک و گـرد بـسـیـار بـر خـود زمینه دارد

 

 


موضوعات مرتبط: پسکوه در یک نگاهعکسهای از پسکوه
برچسب ها: پسکوهمحمد نعیم پسکوهیپسکوهنعیم پسکوهیشعر طنزطنز

تاريخ : شنبه 6 / 3 / 1393 | 10:19 قبل از ظهر | نویسنده : جاسم پیرزهی پسکوه |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد